مجموع عظیم و گرانسنگ عبقات الأنوارفی امامة الأئمة الأطهار و مؤلّف كم نظیر آن، شمشیر آخت حق بر سر دشمنان، آیت بزرگ خدا، عالم سخت کوشِ پرسوز، میرحامد حسین هندی (1246 ـ 1306 ق)، مشهورتر از آنند که در اینجا به معرفی آنها بپردازیم.
شیخ آقا بزرگ تهرانی در وصف میرحامد حسین گوید:
«...من در سدههای اخیر کسی را نمیشناسم که در این راه چونان او جهاد کرده و کوشیده باشد، و همه چیز خویش را در راه استواری حقایق مسلّم دینی از دست داده باشد. چشم روزگار در سرتاسر آبادیها و اعصار، در پژوهش و تتبّع، در فراوانی اطّلاع، در دقت نظر و هوش، در حفظ و ضبط مطالب، کسی چنان او ندیده است.» (میرحامد حسین، ص 121).
میرحامد حسین برای تحصیل منابع عبقات، رنج بسیار کشید و با علمای بلاد ـ از جمله محدّث متتبّع حاج میرزا حسین نوری متوفای 1320 ـ در این زمینه مکاتبه کرد. همزمان با نشر«عبقات» سیل تقریظها و نامههای عالمان به سوی هند سرازیر گشت و سپس تعدادی از آنها با عنوان«سواطع الأنوارفی تقریظات عبقات الأنوار» به اهتمام سید مظهر حسن در 56 صفحه، در لکهنو به سال 1304 قمری، منتشر شد. و سپس همراه با افزودگیهای بسیار، به اهتمام مولوی سید مظفر حسین به سال 1323 قمری = 1905 م، در لکهنو در 124 صفحه تجدید چاپ شد. در این کتاب برخی از نامههای محدّث نوری هم درج شده امّا با تلخیص و حذف بسیاری از مطالب ـ لابد به مصالحی ـ و همراه با اغلاطی مطبعی. اما اینک که اصل آن نامهها به خط محدّث نوری به دست آمده به لحاظ فواید گوناگونی که بر نشر آنها مترتب است به آن اقدام شد. چنانکه ملاحظه میشود عمد این نامهها دربار پیدا شدن یا نشدن این و آن کتاب مهم و کیفیت تحصیل و استکتاب آنهاست، و نشان همّت والای عالمان بزرگ ما، و آین شفافی است که تلاشها و مرارتهایی را که آن بزرگان متحمّل شدند نشان میدهد، و به ما تنبّه میدهد که در این عصر، با این همه امکانات گوناگون، برای پاسداری از حقیقت اسلام و تشیع، مسؤولیت بزرگی بر دوش داریم. این نامهها بین سالهای 1301 تا 1305 به میرحامد حسین نوشته شده است و برخی هم تاریخ ندارد که سعی شد نامهها به ترتیب تاریخی چاپ شود، و هر کدام فاقد تاریخ بوده با توجه به محتوای نامهها در جای مناسب خود قرار گرفته است.