شاهزاده معظمه و بانوی مكرمه، مهین دخت هفتمین خورشید فلـك امامت، حضرت باب الحوائج موسی بن جعفر(علیهالسلام)، به ستودگی صفات و روحانیت و عبادت و بزرگی منزلت و تقوا ممتاز بود. حـضـرت ولیه الله و صفیته، خاتون خلق جهان و ناموس خداوند عالمیان، عابده زاهده متقیه، عارفه كامله ستوده، مخدره معصومه، فاطمه، دخت گرامی امام موسی كاظم(علیهالسلام) دارای مقامی عالی و منزلتی متعالی و شأنی رفیع و مكانی منیع است. مزار كثیرالانوارش در مـدینـهالمؤمنین، شهر قم است و حرمش ملجأ زائرین و تمام مسلمین و مؤمنین و محل اجابت دعوات و بروز كرامات و خوارق عــادات بـوده و ثـواب زیارتش مـانـنـد اجـر و مـزد زیارت ائـمـه هدی(علیهمالسلام) با بهشت برین برابر است.
از حضرت جواد(علیهالسلام) روایت است كه فرمود: كسی كه قبر عمه مرا در قم زیارت كند، بهشت برای اوست. عدهای به نقل از كتاب "لواقح الانوار فی طبقات الاخیار"، نقل كردهاند كه ولادت آن بزرگوار در شهر مدینه، در اول ذیقعده سال 183 هجری بوده است، و عدهای نیز ماه ذیقعده سال 173 هجری را ذكر كردهاند.
حركت حضرت معصومه(سلام الله علیها) به ایران
مأمون عباسی در سال 200 هجری برای استقرار حكومت خود، با پـیامها و نامههای بسیاری، حضرت رضا(علیهالسلام) را به اجبار به خراسان دعوت كرد، آن جناب در همان سال به خراسان تشریف فرما شدند. علامه مجلسی(رحمهالله علیه) به نقل از تاریخ قم نقل كرده كه چـون حضرت رضا(علیهالسلام) به دعوت مأمون به خراسان تشریف بردند، سال بعد، یعنی سال 201 هجری، خواهر والا گهرش، حضرت مـعـصـومـه(سلام الله علیها) ، به عزم دیدار برادر بزرگوارش، به همراه گروهی از برادران و خدمتكاران، رهسپار خراسان شد، وقتی به ساوه رسیدند، حضرت معصومه(سلام الله علیها) بیمار شد و پرسید از این مكان تا قم چقدر راه است؟ عرض كردند: ده فرسخ. به خدمتكار دستور فرمود كه مرا به قم برسان و به این ترتیب به جانب قم رهسپار گردیدند.
عبادت آن حضرت
از عالیترین نمونههای عبادت و بندگی خدا، از خاندان ولایت و امــامـت(علیهمالسلام)، كریمه اهل بیت، فاطمه معصومه(سلام الله علیها) اسـت. ایشـان چنـان به عبادت و طاعت و شبزنده داری اهمیت میدادند كه در اقامت هفده روزهاش، در واپسین روزهای عمر، در قم، مكانی را برای عبادت خویش بنا میكنند و آن را معبد و محراب خود قرار میدهند و در آن مكانی كه بیت النور است، به راز و نیازهای شبانه و طاعت و عبادت خدا میپردازند.
سواران نقابدار برای دفن حاضر میشوند
صاحب تاریخ قم مینویسد: »حسین بن علی بن بابویه به من نقل كرد كه محمد بن حسن بن ولید گفت: چون فاطمه(سلام الله علیها) وفات نمود، جسد پاكش را غسل داده، كفن كردند و آن بدن مطهر را به بابلان بردند و آن را نزد سردابی كه برای آن حضرت آماده كرده بودند، نهادند؛ سپس آل سعد با هم به گفتگو پرداختند كه چه كسی داخـل سرداب شود و جنازه بی بی را دفن نماید؟ یعنی چه كسی شایستگی كامل این امر را دارد؟! پس از گفتگوی بسیار، رأی آنها بر این قرار گرفت كه خادم آنها كه پیرمردی صالح و شایسته به نام قادر بود، بیاید و آن بدن پاك و مطهر را به خاك بسپارد. فرستادند كه آن مرد برای دفن بی بی حاضر شود؛ ناگاه دیدند دو سوار نقابدار، با شتاب و عجله، از طرف ریگزار پیدا شدند؛ آمدند تا نزدیك جنازه آن معظمه، پیاده شدند و بر بدن مطهر نماز خواندند و سپس به سردابی كه برای دفن بی بی آماده كرده بودند، داخل شدند و بدن شریفش را به خاك سپرده، خارج شدند؛ آنگاه سوار شدند و رفتند، تا از نظرها پنهان گردیدند و كسی آنها را نشناخت.»
بـعضی از بزرگان فرمودهاند كه آن سواران ناشناس وجود مبارك حضرت رضا(علیهالسلام) و امام جواد(علیهالسلام) یا فرستادگان خاص آن بزرگواران بودهاند كه با طی الارض هنگام دفن آن بانوی مطهره در آن مكان حاضر شدهاند.
ظهور پیكرهای تر و تازه، بعد از هزار و چند سال
مرحوم آیت الله حاج آقا حسین مجتهد نقل كردهاند كه: »در عصر ناصرالدین شاه قاجار، زمین حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) را با سنـگهای مرمر فرش میكردند، در قسمت پایین پای حضرت، روزنهای به سرداب باز شد، ضروری بود كه بانوان پاك و شایستهای به آن سرداب بروند و وضع آنجا را بررسی كنند؛ دو نفر از بانوان انتخاب شدند و با چراغ به سرداب رفتند، دیدند كه در پایین قبر مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) ، سه پیكر مطهر، تر و تازه قرار دارد، كه گویی همان روز روح از بدنشان جدا شده! یك تن بانو، و دو تن دیگر سیاه چهره و كنیز بودهاند.
از بررسی كتب و قرائن به دست میآید كه آن بانو، حضرت "میمونه"، دختر امام جواد(علیهالسلام) و آن دو كنیز "اماسحاق"، كنیز محمدبن موسی مبرقع و "امحبیب"، كنیز محمد بن احمد بن موسی مبرقع بودهاند كه پیكر مطهرشان، پس از گذشت یازده قرن، هیچ تغییری نكرده است.
فضائل حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها)
شباهت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به حضرت زینب كبری(سلام الله علیها)
در جلالت قدر و رفعت مقام و مرتبه والای آن بانوی آسمانی همین بـس كـه مورد احترام و تقدیس چند امام معصوم(علیهمالسلام) قرار گـرفته است. پیش از آنكه به دنیا بیایند، از فضایل و كراماتشان سخـنهـا گفتهاند و سفارش زیارت قبر شریفشان را به دوستان و محبان خود كردهاند.
از جمله مناقب و شرافتهای آن بزرگوار، صدور زیارت نامه مخصوص بـرای آن حضرت، از حضرت علی بن موسی الرضا(علیهالسلام) است، زیارت نامهای كه جملات آن حكایت از مقام عظیم آن بانوی معظمه میكند كه هیچ بشری قادر به درك آن نیست، مقامی كه حضرت امام صادق(علیهالسلام) پیرامون آن میفرمایند: »همهی شیعیانم با شفاعت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) به بهشت وارد میشوند.»
مقامی كه میتوان آن را باب الائمه(علیهمالسلام) و باب اللّه و باب الحوائج نامید، و به واسطه آن بی بی دو عالم، ائمه اطهار(علیهالسلام) فیض الهی را به خلق میرسانند.
شباهت حضرت معصومه(سلام الله علیها) به حضرت زهرا(سلام الله علیها)
از امـــوری كـــه بــیــانـگــر درجــات عــالــی مـقــام حـضــرت مـعـصومه(سلام الله علیها) است، اینكه او در موارد مهمی، شباهت به حـضـرت زهـرا(سلام الله علیها) ، دارد. او در معیارهای ارزشی اسلام، همچون جدهاش حضرت زهرا(سلام الله علیها) ، یكه تاز عرصهها بود و در علم و قداست و كمالات، گوی سبقت ربوده بود و فاطمه دوم بود. در زمینه این شباهت به نكات زیر اشاره میكنیم.
اول: حضـرت معصـومـه(سلام الله علیها) ، مـاننـد جدهاش، حضرت فاطمه(سلام الله علیها) از هرگونه بدی و پلیدی دور بودند؛ او و شیعیانش وارد آتش دوزخ نمیشوند و شفیع آنها در روز جزا خواهد بود.
دوم: پـیـامـبــر اكــرم(صلــیاللّـهعلیهوآلـه) بـارهـا در شـأن حضـرت زهـرا(سلام الله علیها) ـ با آنكه خردسال بودـ فرموده بودند: »فداها، ابوها«: »پدرش، قربانش گردد.»
در جریانی نیز، جمعی از شیعیان برای پرسش بعضی از مسائل دینـی، بـه در خانه امام موسی كاظم(علیهالسلام) آمدند، آن حضرت تشـریف نداشتند. لذا آنها سؤالات خود را بر روی كاغذ نوشته، تحویل دادند.
سـپـس حضرت معصومه(سلام الله علیها) كه در آن وقت خردسال بود، پاسخ سؤالات آنها را نوشته و به آنها برگرداند. آنها در مسیر بازگشت با امام كاظم(علیهالسلام) دیدار كردند، وقتی امام جوابها را ملاحظه كردند، بـه نـشـان تأیید و قدردانی از حضرت معصومه(سلام الله علیها) ، فرمودند: »فداها، ابوها«: »پدرش، قربانش گردد.»
سوم: یكی از شباهتهای عمیق حضرت معصومه(سلام الله علیها) ، به حضرت زهرا(سلام الله علیها) این است كه حضرت زهرا(سلام الله علیها) برای اثبات ولایت حضرت علی(علیهالسلام) آنچنان حمایت و دفاعی كرد، كه در جوانی به شهادت رسید؛ حضرت معصومه(سلام الله علیها) نیز در این راستا، برای حمایت از ولایت برادرش، حضرت رضا(علیهالسلام)، همراه كاروانی از امامزادگان دست به هجرت زد و از مدینه به سوی خراسان حركت كرد، سر انجام در نیمه راه، در ساوه، برادر و برادر زادگان و پسر عموهایش كه بیست و دو نفر بودند، شهید شدند و آن بزرگوار نیز، بیمارـ و به قولی به دست دشمنان مسموم شد ـ و سپس به شهادت رسید.
مرقد حضرت معصومه(سلام الله علیها)
تجلیگاه مرقد حضرت زهرا(سلام الله علیها)
آیت الله العظمی مرعشی نجفی(رحمهالله علیه)، به طور مكرر برای شاگردان و افراد مختلف نقل كرده بودند كه: پدرم مرحوم آیت الله سید محمود مرعشی(رحمهالله علیه)، برای آنكه از محل قبر شریف حضرت زهرا(سلام الله علیها) با خبر شود، چهل شب در حرم حضرت علی(علیهالسلام) بیتوته كرد، یك شب آن حضرت در حال مكاشفهـ به پدرم فرمود: »سید محمود! چه میخواهی؟« پدرم عرض كرد: »مـحل قبر حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) كجاست، تا در كنار قبرش بروم و او را زیارت كنم؟«
حضرت فرمودند: «من كه نمیتوانم قبر حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را بر خلاف وصیت او معلوم كنم».
پدرم عرض كرد: «پس من هنگام زیارت او چه كنم؟»
حـضـرت فـرمـودنـد: «علـیك بكریمه اهل البیت»: «به دامن كریمهی اهل بیت(علیهاالسلام) چنگ بزن!»
پدرم تصور كرد كه منظور امام از این جمله، حضرت زهرا(سلام الله علیها) هستند؛ بعداز آن، امام(علیهالسلام) فرمودند: «خداوند مقام شكوهمند حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را (در این مورد(، به حضرت معصومه(سلام الله علیها) داده است، هر كس میخواهد زیارت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) را درك كند، مرقد حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) را زیارت كند».
با توجه به اینكه چنین مطلبی را مرجع تقلید عظیم الشأنی، به طـور مـكـرر بـیان فرموده است، شباهت عمیق آن حضرت را به جدهاش، حضرت زهرا(سلام الله علیها) نشان میدهد.
حضرت معصومه(سلام الله علیها) هم شكل حضرت زهرا(سلام الله علیها)
مـرحوم آیت الله العظمی مرعشی نجفی(رحمهالله علیه) میفرمود: «جوانتر كه بودم، روزی بر اثر مشكلات فراوانی، به حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) رفته و به آن بانوی بزرگوار متوسل شدم، در حرم، حالت مكاشفهای برایم پیش آمد، در آن حالت حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) را زیارت كردم، در شكل و شمایل مانند جدهام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) بودند، زیرا قبلاً سه بار جدهام را در عالم رؤیا دیدهام و جمال ایشان را به خاطر سپردهام».
حضرت زهرا(سلام الله علیها) در حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها)
عـالم ربـانـی و عـارف صـمدانی، مرحوم آیت الله "شیخ محمود عتیق"، معروف به "حاج ملا آقاجان زنجانی" (رحمهاللّه علیه)، كه اهل مـكاشفه بوده و با امام زمان(علیهالسلام) رابطه و سر و رازی داشت، میگوید: یك روز به حرم حضرت معصومه(سلام الله علیها) وارد شدم، در قسمت بالای سر، ناگهان حجابها از مقابل چشمم برداشته شد، دیدم حضرت معصومه(سلام الله علیها) با سه نفر دیگر از خانمها (كه تا آن روز نمیدانستم از فرزندان دیگر حضرت زهرا(سلام الله علیها)، در حـرم حـضـرت مـعـصومه(سلام الله علیها) مدفون هستند( نشستهاند؛ حـضرت معصومه(سلام الله علیها) به من فرمود: «روضه بخوان!» من مشغول خواندن اشعار دعبل، در مصائب آل رسول الله(صلی الله علیه وآله) شدم، ناگاه دیدم آنها برخاستند، گمان كردم كه آنچه میخوانم مـورد توجه آنها واقع نشده است، از اینرو میخواهند بروند؛ اما ناگهان دیدم مثل اینكه خورشیدی در حرم تابید، نوری آشكار شد و حضرت زهرا(سلام الله علیها) به جمع آنها پیوست، و دانستم كه اینها به احترام آن حضرت از جا برخاستهاند.
سپـس حضـرت زهـرا(سلام الله علیها) مقداری جلوتر نشست و فرمود: «روضه را ادامه بده». من همان اشعار را ادامه دادم، آن حضرت و سایر خانمها گریه سختی كردند، تا اینكه به من فرمودند بس است؛ لطف سرشاری به من كردند و ناپدید شدند.
فاطمه معصومه(سلام الله علیها) شفیعهی روز جزا
یكی از معتقدات شیعه، موضوع شفاعت است كه اصل آن از قرآن كریم به خوبی استفاده میشود. از شخصیتهای گرانقدری كه به اذن الله تعالی در قیامت شفاعت میكنند، دو معظمه دوران و افتخار بانوان جهان، دو شخصیت بینظیر فاطمه نام، یكی حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و دیگری كریمه آل محمد و بضعه حـضــرت مــوســی بــن جـعـفــر(علیهالسلام)، حـضـرت فـاطـمـه معصومه(سلام الله علیها) هستند، كه صاحب مقام شفاعتند.
از جمله روایاتی كه درباره شفاعت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) هسـت، روایت جابر از حضرت باقر(علیهالسلام) است، كه در یكی از فقراتش آمده است: ای جابر! والله كه فاطمه، شیعیان و محبان خود را التفاط میكند، آنگونه كه مرغ، دانههای خوب و سالم را، از میان دانههای بد جدا نموده و انتخاب میكند.
راجع به حضرت فاطمه معصومه(سلام الله علیها) نیز، بعضی از روایات نقل شده، صریح در این معناست. چنانكه امام جعفر صادق(علیهالسلام) در روایتی فرمودهاند: «آگاه باشید كه برای خدا حرمی است و آن مكه است و برای رسول خدا(صلی الله علیه وآله) حرمی است و آن مدینه است و برای امیرالمؤمنین(علیهالسلام) حرمی است و آن كوفه است. آگاه باشید كه حرم من و حرم فرزندان من، بعد از من، قم است. آگاه باشید كه قم، كوفه كوچك است، آگاه باشید كه برای بهشت، هشت در است كه سه تای آن به سوی قم مفتوح میباشد». بعد فرمود: «در سرزمین قم، زنی از فرزندان من كه نام او فاطمه و دختر موسی بن جعفر(علیهالسلام) است، از دنیا خواهد رفت و شیعیان من، همگی به بركت شفاعت او داخل بهشت خواهند شد».
بنابر این اگر در زیارت آن مكرمه میخوانیم: "یا فاطمه اشفعی لی فی الجنه" و در خواست شفاعت از آن خزینه رحمت الهی میكنیم، درخواستی بهجا و به مورد است، كه ایشان صاحب شفاعت در روز قیامت هستند.
توسل مراجع عظام به حضرت معصومه(سلام الله علیها)
آیت الله العظمی مرعشی نجفی(رحمهالله علیه)، حدود شصت سال، در زمستان و تابستان، قبل از اذان صبح؛ برای اقامه نماز جماعت در حرم مطهر، از خانه به طرف حرم میآمد، در بسیاری از موارد، هنوز درهای حرم باز نشده بود، در پشت در به انتظار مینشست، تا در باز شود؛ او در وصیت نامهاش نوشته بود: پس از مرگ، جنازه مرا رو به مرقد مطهر بی بی، فاطمه معصومه(سلام الله علیها) قرار دهید و به عنوان دخـیل، یك سر عمامهام را به ضریح مطهر و سردیگر را به تابوت ببندید و مصیبت وداع مولای من، حسین مظلوم(علیهالسلام) و اهل بیت طاهرینش را بخوانید.
من فاطمه دختر موسی بن جعفر(علیهالسلام) هستم
شخصـی بـه نـام اسـداللـه كـه از خدام آستانه بود، دچار بیماری "شقاقلوس" (بی حس و فاسد شدن عضوی از بدن) شد، به حدی كه انگشتهای پایش سیاه شد و دكترها او را جواب كردند و اتفاق نظر داشتند كه باید پای او بریده شود. بیمار با خود گفت: حالا كه قرار است فردا پای من قطع شود، خوب است شب را در حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) به سر ببرم. اواخر شب كه خدام درب حرم را بستنـد، او خـود را به پای ضریح انداخت و از درد و بیچارگی خود مینالید و به حضرت معصومه(سلام الله علیها) التماس میكرد، به طوری كه از صدای او بعضی از خدام پشت در نتوانستند بخوابند، ناله پرسوز او تا صبح ادامه داشت، هنوز هوا تاریك بود، دیدند "میرزا اسدالله"، آمده پشت در و فریاد میزند، درب را باز كنید، حضرت به من لطف كرد، توسط حضرت شفا یافتم؛ درب را باز كردند، دیدند میرزا اسدالله خیلی خوشحال و شاداب است و بیماری او رفع شده است؛ او جریان را چنین شرح داد: در حرم خوابم برد، در خواب دیدم بانوی بزرگی نزد من آمد و فرمود: »چه شده است؟« عرض كردم: »بیماری، پای مرا از كار انداخته، از خدا یا شفا میخواهم و یا مرگ!« آن بانو گوشه مقنعه و روسری خود را چندین بار به روی پای من مالید و فرمود: »تو را شفا دادیم.» گفتم: »شما كیستید؟« فرمود: »مرا نمیشناسی، در حالی كه نوكری مرا میكنی؟ من فاطمه، دختر موسی بن جعفر(علیهالسلام) هستم.»
رفع خطر سیل
درمـواقع بارشهای شدید، در رودخانه بزرگی كه در وسط شهر قم است، سیلهای خطیری به جریان میافتد، نوشتهاند كه زمانی سیل بسیار عظیمی آمد، اهل قم فوق العاده ترسیده بودند و انتظار میرفت كه ساختمانها ویران شود.
ناگهان دستی نمایان شد و به سیل اشاره كرد. آن سیل به سوی دیگر رفته و خطر رفع شد. شیخ زكی در شرف نامه معروف خود میگوید:
روزی كه سیل سیمره از رود ناربار آمد به شهر قم، زقضایای كردگار
دانی كه كرد رفع بلا را از این دیار معصومه بود، دختر موسی تاجدار
ذریه رسول خدا(صلی الله علیه وآله) غمگسار غم
پاسخ حضرت معصومه(سلام الله علیها) به رئیس پلیس رضاخان
در دوران سیاه رضاخان، رئیس پلیس قم، كه فردی گستاخ و خشن و قوی هیكل بود، روزی برای برداشتن حجاب از سر بانوان، وارد حریم حـضــرت مـعـصـومـه(سلام الله علیها) مـیشـود و در حـریم كـریمـه اهلبیت(علیهمالسلام)، به زور، از سربانوی صالحهای كه مشغول دعا و زیارت بـود، چـادرش را بر میگیرد، دیگر بانوان حاضر در حرم، به وحشت و اضطراب میافتند و ناله و فریاد سر میدهند.
مرحوم آیت الله مرعشی نجفی(رحمهالله علیه) كه در حرم حضور داشته، با مشاهده این گستاخی هولناك، در حرم آن ناموس الهی، كنترل خود را از دست میدهند و سیلی محكمی از روی غیرت و حمیّت، بر صورت رئیس پلیس مینوازند؛ رئیس پلیس، ایشان را تهدید به قتل میكند، غافل از اینكه دختر باب الحوائج هرگز چنین جسارتی را بی پاسخ نمیگذارند.
روز بعد، هنگامی كه رئیس پلیس وارد بازار قم میشود، قسمتی از سقف بازار فرو میریزد و رئیس پلیس هتاك و بیباك، زیر آوار، به هلاكت میرسد.
تاریخچه كوتاهی از حرم و بارگاه حضرت معصومه(سلام الله علیها)
پس از آنكه پیكر پاك آن علیا مخدره را به خاك سپردند، "موسی بن خزرج"، سقفی از بوریا و حصیر بر روی قبر مطهر قرار داد. پس از آن زینـب(سلام الله علیها) ، دختر امام جواد(علیهالسلام) بر روی قبر شریف، قبهای بنا نهاد، رفته رفته بنا و ساختمان این مكان مقدس شكوه و گسترش بیشتری یافت.
آن چه از كتابهای مربوطه به دست میآید، این است كه در ابتدا، بنای این مكان دو قبه بوده است كه در زیر آن دو قبه، شش تن از دخترانآل رسول اللّه(صلی الله علیه وآله) مدفون هستند.
در زیر قبه اول، "حضرت معصومه("سلاماللّهعلیها( و "اممحمد"، دختر موسی مبرقع و "اماسحق"، كنیر محمدبن موسی مبرقع واقع است و در زیر قبه دوم، قبر "میمونه"، دختر موسی مبرقع و "امحبیب"، كنیز محمدبن احمد بن موسی مبرقع و "امالقاسم"، دختر علی كوبكی قرار گـرفـته است. محدث قمی میگوید: زینب و ام محمد و میمونه، دخـتران امـام نـهم، حـضـرت جـواد(علیهالسلام)، در بقعه حضرت معصومه(سلام الله علیها) مدفونند.
لازم به ذكر است كه زائران محترم حضرت معصومه(سلام الله علیها) ، وقتی كه به زیارت آن بی بی دو عالم میآیند، آنها را هم یاد كنند، گرچه با این جمله كوتاه: »السلام علیكن یا بنات رسول الله، السلام علیكن و رحمهالله و بركاته.»
مرقد مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها) تا سال 350 هجری، به هـمــان وضـعـی كـه حـضـرت زینـب(سلام الله علیها) ، دخـتر امـام نهم(علیهالسلام) ساخته بود، قرار داشت.
در سال 413 این مرقد با خشتهای كاشی زیبا آراسته شد و در سال 525، یكی از زنان بلند همت زمان، به نام "شاه بیگم"، دختر عماد بیگ، گنبد سابق را خراب و به جای آن گنبد با شكوهی بنا كرد و آن دو گنبد كوچك را به یك گنبد بزرگتر و بلندتر تبدیل كرد، سطح بیرونی گنبد را كاشی كرد و سطح درونی آن را از لاجورد و طلا، نقش و نگار نمود، این وضعیت تا دوره خاندان صفوی بود و در آن دوران ایوانها و صحن كهنه و نو به این بنا افزوده شد. بعد از آن، در دوره قاجار، در سال 1218، فتحعلی شاه، گنبد را طلا نمود و مسجد بالا سر ساخته شد، شاه عباس، ضریح فولادی را نقره كرد و صحن جدید را، آقا ابراهیم امین السلطان و پسرش اتابك صدر اعظم بنا نهادند.
شاهكارهایی از صنایع مختلف در این آستانه به كار رفته است كه عبـارتنـد از: طلاكـاری، نقره و میناكاری، آینه كاری، نقوش، خطوط مختلف از نسخ و نستعلیق و شكسته و كوفی و ثلث و صدها ظریف كاری در دربهای گوناگون حرم مطهر.
بعـد از انقلاب اسلامی نیز اقدامات زیادی، درجهت با شكوهتر كردن این بنای مقدس صورت گرفت، از جمله: بازسازی، تعمیر، گسترش و افزودن صحنهای جدید كه در زیر به شرح یكی از این اقدامات میپردازیم:
طرح تعویض گنبد مطهر
آیت اللّـه مـسـعـودی خـمـینـی در رابـطـه بـا كـرامات حضرت معصومه(سلام الله علیها) در طرح تعویض گنبد مطهر نقل میكنند كه: یك روز من رفتم بالای پشت بام گنبد، دیدم مسهای طلایی به قول خودمانـ وا داده، طبله كرده است.
آمدم به آقای فقیه میرزایی گفتم: «من رفتم بالای پشت بام، وضع گنبد خیلی خراب است، بعید نیست كه اگر زلزله كوچكی بیاید، پایین میریزد. بررسی كنید، ببینید میشود اینجا را درست كرد، یا نه؟» ایشان گفت: «من قبلاً دیدهام؛ سه، چهار میلیارد پول میخواهد».
چند روزی گذشت، خدمت آقای بهجت رفته بودم، ایشان بدون مقدمه فرمود: «این گنبد دارد خشتهایش میریزد، خراب شده، چرا درستش نمـیكنید؟!» گفتم: «چشم! خدا توفیق بدهد درستش میكنیم». ایشان گفت: «خراب است، باید درستش كنید، خداوند پولش را میرساند». بعد 15 میلیون تومان دادند و فرمودند: «این هم مقدمه كار، شما شروع كن».
مهندسان برآورد كردند كه تعمیر گنبد 240 كیلو طلا میخواهد، و حدود 500 میلیون تومان هم مزد كار میشود.
ماـ امور مالی آستان مقدسه- 5 یا 6 سال قبل، با وزارت مسكن، در یك مشاركت، ساختمانی نیمهساز خریداری كرده بودیم كه آن را تكمیل كنیم؛ چند روز بعد، كسی زنگ زد و گفت: آقا، شنیدهام كه شما ساختمان نیمه تمامی دارید و آن را میفروشید، من خریدار هستم، سهم آستانه از این ساختمان 600 میلیون تومان شد.
به بانك مركزی مراجعه كردیم، با توصیه رئیس جمهور، 240كیلو طلا بـه نصف قیمت در اختیار آستانه گذاشتند، قیمتش را كه سؤال كردیم، گفتند، 600 میلیون تومان میشود؛ پول را دادیم به خزانه و 240 كیلـو طلا را آوردیم. همـهی كـارهـا درست شد. حتی مهندس طلاكـاری آستان قـدس رضـوی كه گفته بود: من اینجا استخدام شـدهام، نمـیتوانـم بیایم! چند روزی كه گذشت، زنگ زد كه من بازنشسته شدم و میتوانم بیایم؛ در ظرف یك ماه، آمدند مشغول كار شدند و كمتر از چهار سال كار تمام شد.
تاریخ وفات بی بی
بسیاری از تاریخ نگاران نوشتهاند كه حضرت معصومه(سلام الله علیها) در دهم ربیع الثانی سال 201 هجری وفات نموده است؛ در این صورت با در نظر گرفتن دستگیری و زندانی شدن امام موسی بن جعفر(علیهالسلام) به دستور هارون الرشید، در سال 179 هجری، كه تا آخر عمر مبارك آن جناب به طول انجامید از طرفی حضرت رضا(علیهالسلام) در سال 200 هـجـری به دستور مأمون، از مدینه به خراسان آمد و سال بعد (201 هجری) خواهر گرامیاش برای دیدار برادر به ایران آمده و از ساوه، وارد قم شدو پس از 17 روز وفات یافت؛ به طور قطع سن آن بانوی عالیقدر، هنگام وفات، كمتر از 22 سال نبوده است.
منابع:
• زندگینامه حضرت معصومه(سلام الله علیها) / محمد محمدی اشتهاردی
• حضرت معصومه(سلام الله علیها) چشمه جوشان كوثر/ محمد محمدی اشتهاردی
• فروغی از كوثر/ الیاس محمد بیگی
• پرواز روح/ آیت الله سید حسن ابطحی (مدظله العالی)
• پرتوی از روی دوست/ اسماعیل كرمانشاهی
• همگام با زائران عارف/ علی اشرف عبدی
• كرامات معصومیه/ علی
منبع : ماهنامه خورشید مکه - شماره 41